نام فاطمه سلام الله علیها با فدک پیوند خورده است وفدک باغی است که پیامبر اکرم (ص) به فاطمه می بخشد وبعداز رحلت پیغمبر اکرم (ص) غاصبان خلافت فدک را نیز از فاطمه (ع) می گیرند و فاطمه (ع) براین ظلم بی تاب می شود خطبه می خواند ودست به افشاگری می زند .
فاطمه صدیقه زندگیش و عقیده و عملش گواهی می دهد ذره ای به دنیا و تنعماتش تعلقی ندارد بانویی که در شیرین ترین شب زندگی پیراهن عروسیش را به فقیری می بخشد و با لباس کهنه به خانه داماد می رود .
فاطمه ای که به گواهی سوره انسان ،همراه خانواده سه روز با آب افطار می کند و طعامش را به فقیر و مسکین واسیر می بخشد بنابراین خشم و ناراحتی فاطمه علیها سلام در از دست رفتن یک متاع دنیوی نیست.
اما چرا فاطمه علیها سلام درجریان فدک این گونه می خروشد ؟ این مساله از چند جهت قابل بررسی وتامل است
اول این که غصب فدک دشمنی آشکاربا پیامبر اکرم(ص) و سیره او و احکام اسلام است و بدعت و ایجاد انحراف در شریعت محمدی (ص) واجتهاد وفتوا وحکم بر خلاف نص ومخالفت آشکار با سیره وسنت پیامبر اکرم (ص) است
وفاطمه علیها سلام درواقع درمقابل یک بدعت وانحراف می ایستد ومی خواهد باطن منحرفانه حاکمان را عیان سازد .
دوم این که حضرت فاطمه می دانست که عطای پدر نه از روی علاقه و تعصب پدری بلکه امری حکیمانه وعادلانه است که پیامبر (ص )می داند فاطمه (ع) متاع دنیوی را نه برای خود که در جهت مصالح محرومان صرف خواهد کرد.
و فاطمه زهراء واسطه عادل وامینی است تا پشتیبان وفریاد رس محرومان باشد و ازدست رفتن فدک یعنی ازدست رفتن سرمایه محرومان ومظلومان است
سوم این که دریک زمان همزمان دوظلم رخ می دهد یکی بر امام وامت وفاطمه (ع) که همان غصب خلافت است ودیگری بر حضرت فاطمه ومحرومان وآن غصب فدک است واعتراض وخروش فاطمه علیها سلام ازجهتی درباره فدک است .
امادرواقع افشای ناصالح بودن حاکمان ونامشروع بودن حکومت ایشان است فاطمه (ع) درواقع به حکمی از احکام این حکومت اعتراض می کند تا باطن بی مایه وشخصیت بی پایه وظالمانه حاکمان زمان را آشکار سازد .
ودرواقع حضرت صدیقه دست بر نقطه ای می گذارد که حکومت هر واکنشی که نشان دهد بر زیان خود عمل کرده است اگر اعتراف به حق کند وفدک را باز گرداند آن وقت زمینه فراهم می شود تابه غصب مهم تر که غصب خلافت است تن دهد وآن را باز گرداند.
لذاست که وقتی از عالم طرفدار فکری غاصبان خلافت پرسیده می شود چرا خلیفه فدک را پس نداد وباعث این همه کدورت شد ؟جواب می دهد که اگر فدک باز پس داده می شد فردا نوبت باز پس دادن خلافت بود.
این سخنی است که شارح سنی نهج البلاغه ابن ابی الحدید از استاد اهل تسنن خود نقل می کند
واگر حاکمان بر غصب فدک اصرار می ورزیدند که چنین کردند در عمل به ظلم و نامشروع بودن خود مهر تایید زدند و حضرت فاطمه موضوع فدک را برجسته ساختند تا ماهیت منافقان وغاصبان و ظالمان در گفتار وعمل روشن شود.
ودرتاریخ چهره حقیقت از باطل وظلم از عدالت آشکار شود و آیندگان مثل مردم زمان حضرت مفتون ومرعوب دسیسه ها نگردند وهرکس که به جد دنبال حقیقت است با تامل وتدبر در قصه فدک وخطبه غراء فاطمه بین حق وباطل به تشخیص درست برسد .
و در شبهه افکنی عوام فریبان قدرت طلب گرفتار نشود لذا فاطمه (ع) وفدک وخطبه فدکیه علامات ونشانه هایی برای همیشه تاریخ درترسیم صراط مستقیم وروشن ساختن حقیقت وافشای ظلم وظالمان است .